دوست دارم
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست...
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هايی را
که لمس نا شدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که میدانی من چگونه
عاشقت هستم.
لمس کن این با تو بودن هارا
لمس کن ...
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام
نظرات شما عزیزان:
شب های بارانی و روزهای بارانی را دوست دارم
وقتی که شهر با آب باران شسته میشود.
وقتی زیر باران قدم میزنم اورا به یاد می آورم
آری تنها او را که میدانم از جنس باران است..
من پنجره را دوست دارم ، وقتی که باران با اشتیاق به آغوش شیشه میزند
وقتی که تنها صورت خود را به پنجره سرد میچسبانم و با دانه های باران هم دردی میکنم …،
حالا خوب میدانم صدای نهیب صاعقه صدای تپش اوست
این صدای مهیب ، همان لحن خیس و ساده باران است .
من عاشق گریه کردن زیر بارانم من عاشق سخن گفتن با خود بارانم
عاشق دویدن و چرخیدن با او زیر بارانم
من عاشق بارانم ولی
ولی حیف …
بوی خیسی را دوست دارم
باران بوی خاطره هایم را میدهد …
خاطره های شیرین
شاید هم کمی تلخ
من عاشق بارانم من عاشقم عاشق
وقتی که شهر با آب باران شسته میشود.
وقتی زیر باران قدم میزنم اورا به یاد می آورم
آری تنها او را که میدانم از جنس باران است..
من پنجره را دوست دارم ، وقتی که باران با اشتیاق به آغوش شیشه میزند
وقتی که تنها صورت خود را به پنجره سرد میچسبانم و با دانه های باران هم دردی میکنم …،
حالا خوب میدانم صدای نهیب صاعقه صدای تپش اوست
این صدای مهیب ، همان لحن خیس و ساده باران است .
من عاشق گریه کردن زیر بارانم من عاشق سخن گفتن با خود بارانم
عاشق دویدن و چرخیدن با او زیر بارانم
من عاشق بارانم ولی
ولی حیف …
بوی خیسی را دوست دارم
باران بوی خاطره هایم را میدهد …
خاطره های شیرین
شاید هم کمی تلخ
من عاشق بارانم من عاشقم عاشق
